اولین بینایی سنجی
به دنیا که اومدی همش با خودم فکر میکردم یعنی این بچه باشیرم سیر میشه؟ خدا کنه خوب وزن بگیره.... شش ماهه که بودی می گفتم خداکنه به موقع دندون دربیاره هر بار که می بردمت حموم مراقب گوشهات بودم که آب نره ، خدای نکرده روی شنواییت تاثیر بد بزاره. وقتی که چهار دست و پا نرفتی و دیر راه افتادی نگران بودم نکنه مشکی باشه.... 18 ماهت بود ولی زیاد حرف نمیزدی نگران بودم نکنه نتونه خوب حرف بزنه... 2 سالت بود که همراه بابایی رفتیم برای معاینه چشماش .... خواستم که فقط با محیط آشنا بشی آخه نگران بودم نکنه تنبلی چشم داشته باشه یا نکنه از منو و بابایی ارث برده باشی و چشمات ضعیف باشه... تو شهرمون هم هرچی دنبال بینایی سنج کودک...